سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که دورى سفر را یاد آرد ، خود را براى آن آماده دارد . [نهج البلاغه]
السلام علیک یا حسین تشنه لب
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» برخورد با بمبگذاری در سامره؛ آزمون دشوار شیعیان عراق

احمد زیدآبادی
کارشناس مسائل ایران و خاورمیانه

برخورد با بمبگذاری در سامره؛ آزمون دشوار شیعیان عراق


اقدام افراد مسلح ناشناس در تخریب گنبد طلایی مرقد امامان دهم و یازدهم شیعیان در سامره (سامراء) با استفاده از مواد منفجره، موجی از خشم و اعتراض را در بین جامعه شیعه عراق برانگیخته است.


آیت الله سید علی سیستانی مرجع بلندپایه شیعیان، ضمن اعلام هفت روز عزای عمومی، پیروان خود را به برگزاری تظاهرات اعتراض‌آمیز فراخوانده و در عین حال خواستار خویشتن‌داری آنها از حمله به مساجد اهل تسنن عراق شده است.


نقش مهارکننده آیت الله سیستانی


مقام‌های دولتی عراق نیز ضمن محکوم کردن تخریب گنبد حرم سامره، از عموم مردم عراق خواسته‌اند که وحدت خود را حفظ کنند و به درگیری‌های فرقه‌ای دامن نزنند.


تاکنون هیچ گروهی مسئولیت حمله را به عهده نگرفته است، اما احتمال می‌رود این حمله، کار شاخه القاعده در عراق به رهبری ابومصعب الزرقاوی باشد، زیرا گروه زرقاوی پیش از این، بارها علیه شیعیان عراق اعلان جنگ داده و آنان را به همدستی با آمریکا متهم کرده است.


گفته می‌شود هدف اصلی از حملات گروه زرقاوی علیه شیعیان که معمولا اماکن مذهبی، مراکز غیرنظامی و مردم عادی را هدف قرار می‌دهد، برافروختن آتش جنگ داخلی بین جمعیت شیعه و سنی عراق است تا بدین وسیله مانع برقراری آرامش و ثبات در این کشور شود.


تا کنون آیت‌الله سیستانی مانع حملات انتقام‌جویانه شیعیان علیه مراکز سنی شده و همین مساله به میزان زیادی باعث ناکامی گروه زرقاوی در برافروختن جنگ فرقه‌ای در عراق شده است.


هدف انفجار: زمینه سازی برای جنگ داخلی


با این همه، چنانچه مسجل شود گروه زرقاوی در پشت حمله به حرم سامره قرار دارد نشانه آن خواهد بود که گویا این گروه همچنان به دنبال ایجاد جنگ داخلی در عراق است و در هر دوره‌ای که گمان می‌رود عراق به سمت ثبات در حرکت است با هدف قرار دادن مراکز حساس مذهبی شیعیان، تلاش می‌کند تا آنان را به درگیری با اهل سنت وادار سازد.


انفجار حرم امامان شیعه به احتمال بسیار با هدف ایجاد اختلاف و درگیری بین شیعیان و سنی‌ها صورت گرفته است، آن هم در زمانی که احزاب سنی عراق در حال مذاکره با جناح‌های شیعه و کرد برای تشکیل دولت وحدت ملی در عراق هستند و در عین حال گزارش‌ها حکایت از آن دارد که جمعیت سنی عراق روز به روز از جنگجویان افراطی بیشتر فاصله گرفته و حتی در مناطقی از خاک عراق با آنان درگیر شده است.


از این رو، می‌توان حدس زد که هدف اصلی از تخریب گنبد حرم، تحریک شیعیان به حمله علیه مراکز سنی و به بن‌بست کشاندن مذاکرات مربوط به تشکیل دولت وحدت ملی در عراق است تا از این طریق اهل سنت در رویارویی احتمالی با شیعیان به جنگجویان افراطی پناه ببرند.


حساسیت برخورد شیعیان


با این حساب، بمبگذاری در حرم سامره، پیش از آنکه به پای توانایی جنگی گروههای افراطی نوشته شود، علامت نوعی از درماندگی است که این گروهها به دلیل شرکت احتمالی احزاب قدرتمند سنی در دولت آینده عراق، با آن دست به گریبان شده‌اند.


با این حال، نباید از یاد برد که ترکیب جمعیتی عراق به لحاظ مذهبی و قومی بسیار شکننده است و هر نوع رفتار ناشی از خشم گسترده پیروان مذاهب می‌تواند این کشور را در جنگ داخلی بی‌پایانی فرو ببرد.


قاعدتا چنانچه شیعیان عراق خویشتن‌داری در مقابل تخریب مرقد امام هادی را از دست بدهند و به مراکز مذهبی اهل سنت حمله کنند، فرو رفتن عراق در باتلاق جنگ فرقه‌ای دور از انتظار نخواهد بود.


اما اگر شیعیان عراق به درخواست آیت‌الله سیستانی اعتراض خود را بدون هرگونه خشونت ابراز کنند، احتمال اینکه تمام گرایش‌های شناخته شده سنی در عراق ضمن محکوم کردن تخریب مرقد امامان، همه پیوندهای احتمالی خود را با افراطیونی که گفته می‌شود از خارج از عراق به این کشور رفته‌اند و مسئول اکثر حملات مرگبار علیه اهداف غیرنظامی به شمار می‌روند، قطع کنند و آنان را در جامعه عراق منزوی سازند، بسیار بالا خواهد بود.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( پنج شنبه 84/12/4 :: ساعت 4:26 عصر )
»» راه کربلا

 

خسته از نگاه عالم گوشه گیر جنگلا       

   خیلی دوس دارم  برم به سرزمین کربلا


 


             اما اینهمه پرنده چرا طاووس شدم ؟     


             ای خدا ببین چطور از همه ما یوس شدم


 


             آخه چی می شد منم عقاب و شاهین می شدم


             می تونستم بپرم به آرزوهای خودم


 


   همه زل زدن به پای زشت من


    نمی دونن که چیه سرشت من


 


    نمی دونن که می خوام چی کار کنم


    دلم و به عشق کی دچار کنم


 


    دوس دارم راهی کربلا بشم


    تا منم سری توی سرا بشم


 


    حالا از کجا برم پای پیاده ای خدا


    راهمو نشون بده می خوام برم به کربلا

 

    حالا از کجا برم پیاده ای خدا

                   راهمو نشون بده می خوام برم به کربلا


 

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( چهارشنبه 84/12/3 :: ساعت 4:37 عصر )
»» یــــــــــــــــــــــــــــا حق

ماه دل آرا دخیل اباالفضل            امیر دلها دخیل اباالفضل

عزیز ام البنین و عشقه          علی و زهرا دخیل اباالفضل

زبان گرفته صدای قلب          عاشق شیدا دخیل اباالفضل

مرا که شاگرد درس عشقم          بود الفبا دخیل اباالفضل

به روی تخته سیاه قلبم            نوشته یکتا دخیل اباالفضل

وقت دعا بر ملائک                 به عرش اعلا دخیل اباالفضل

به سایه قامت تو بسته            قامت طوبی دخیل اباالفضل

شکافت دریا برای موسی        که گفت آنجا دخیل اباالفضل

به لحظه مرده زنده کردن        نوای عیسی دخیل اباالفضل

نوای زینب با دست بسته            میان اعدا دخیل اباالفضل

ذکر رقیه در آ ن دل شب           به خار صحرا دخیل اباالفضل

برای امر ظهور مهدی             بگو به هر جا دخیل اباالفضل

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( چهارشنبه 84/12/3 :: ساعت 4:11 عصر )
»» زمان ولا دت

در روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت دومین فرزند برومند حضرت على وفاطمه , که درود خدا بر ایشان باد, در خانه وحى و ولایت چشم به جهان گشود. چون خبر ولادتش به پیامبر گرامى اسلام (ص ) رسید, به خانه حضرت على (ع ) و فاطمه (س ) آمد و اسما را فرمود تا کودک را بیاورد.اسما او را در پارچه اى سپید پیچید و خدمت رسول اکرم (ص ) برد. آن گرامى به گوش راست او اذان و به گوش چپ او اقامه گفت.به روزهاى اول یا هفتمین روز ولادت با سعادتش , امین وحى الهى , جبرئیل  فرود آمد و گفت : سلام خداوند بر تو باد اى رسول خدا, این نوزاد را به نام پسر کوچک هارون (شبیر) که به عربى (حسین ) خوانده می شود نام بگذار.چون على براى تو به سان هارون براى موسى بن عمران است , جز آن که تو خاتم پیغمبران هستى .و به این ترتیب نام پرعظمت حسین از جانب پروردگار, براى دومین فرزند فاطمه (س ) انتخاب شد.
به روز هفتم ولادتش , فاطمه زهرا که سلام خداوند بر او باد, گوسفندى را براى فرزندش به عنوان عقیقه  کشت , و سر آن حضرت را تراشید و هم وزن موى سر او نقره صدقه داد.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( چهارشنبه 84/12/3 :: ساعت 4:10 عصر )
»» عبرت های عاشورا

به نظر بنده، موضوع عاشورا، از این جهت کمال اهمیت را دارد که فداکارى و از خودگذشتگى‏اى که در این قضیه انجام گرفت، یک فداکارى استثنایى بود. از اوّل تاریخ اسلام تا امروز، جنگها و شهادتها و گذشتها، همیشه بوده است و ما هم در زمان خودمان، مردم زیادى را دیدیم که مجاهدت کردند و از خود گذشتگى به خرج دادند و شرایط سختى را تحمّل کردند. این همه شهدا، این همه جانبازان، این همه اسراى ما، آزادگان ما، خانواده‏هایشان و بقیه کسانى که در سالهاى بعد از انقلاب یا اوان انقلاب فداکارى کردند، همه جلوِ چشم ما هستند. در گذشته هم حوادثى بوده است و در تاریخ آنها را خوانده‏اید. اما، هیچ کدام از این حوادث، با حادثه عاشورا قابل مقایسه نیست؛ حتّى شهادت شهداى بدر و احد و زمان صدراسلام. انسان تدبّر که مى‏کند، مى‏فهمد چرا از زبان چند نفر از ائمّه ما علیهم‏السّلام، نقل شده است که خطاب به سیدالشهدا علیه‏الصّلاةوالسّلام فرموده‏اند: «لایوم کیومک یا اباعبداللَّه»؛ یعنى هیچ حادثه‏اى مثل حادثه تو و مثل روز تو نیست. چون عاشورا یک واقعه استثنایى بود. لُبّ و جوهر حادثه عاشورا این است که در دنیایى که همه جاى آن را ظلمت و فساد و ستم گرفته بود، حسین‏بن‏على علیه‏السّلام براى نجات اسلام قیام کرد و در این دنیاى بزرگ، هیچ‏کس به او کمک نکرد! حتّى دوستان آن بزرگوار، یعنى کسانى که هر یک مى‏توانستند جمعیتى را به این میدان و به مبارزه با یزید بکشانند، هر کدام با عذرى، از میدان خارج شدند و گریختند! ابن‏عبّاس یک‏طور؛ عبداللَّه‏بن‏جعفر یک‏طور؛ عبداللَّه‏بن‏زبیر یک‏طور؛ بزرگان باقى‏مانده از صحابه و تابعین یک‏طور... شخصیتهاى معروف و نام و نشان‏دار و کسانى که مى‏توانستند تأثیرى بگذارند و میدان مبارزه را گرم کنند، هر کدام یک‏طور از میدان خارج شدند. این، در حالى بود که هنگام حرف زدن، همه از دفاع از اسلام مى‏گفتند. اما وقتى نوبت عمل رسید و دیدند که دستگاه یزید، دستگاه خشنى است؛ رحم نمى‏کند و تصمیم بر شدّت عمل دارد، هرکدام از گوشه‏اى فرار کردند و امام حسین علیه السّلام را در صحنه تنها گذاشتند. حتى براى این‏که کار خودشان را توجیه کنند، خدمت حسین‏بن‏على علیه‏السّلام آمدند و به آن بزرگوار اصرار کردند که «آقا، شما هم قیام نکنید! به جنگ با یزید نروید!»


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( چهارشنبه 84/12/3 :: ساعت 3:46 عصر )
»» طلعت موعود

سلام ای ماه مهجور زمستانهای ابرآلود


چرا دیگر نمی تابد سرودت از محاق رود


مگر روح اساطیر کهن باران ببارند


به روی سرزمینهای اسیر حلقه های دود


به روی بامها آئیینه ها گرم تماشایند


افقهای تباهی را برآای طلعت موعود


نفیر کوزه های تشنه اعصار می گوید


که عشق این ماه،زمانی این حوالی بود


تورا با خوشه پروین هماره جستجو کردم


از آن روزی که از پردیس جاویدان شدم مطرود


دلم را این پرستوی غریب آشیان بر دوش


بهار خاطراتت را خوانده تا آفاق نامحدود


الا ای ماه مهجور زمستانهای ابرآلود


تورا تا کهکشان زخم موزون دگر بدرود


   سروده: آقای بهروز سپیدنامه      



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( جمعه 84/11/28 :: ساعت 9:26 عصر )
»» یا حسین



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( پنج شنبه 84/11/27 :: ساعت 3:48 عصر )
<      1   2   3      >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

یا مقلب القلوب ....
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 4
>> بازدید دیروز: 0
>> مجموع بازدیدها: 18307
» درباره من

السلام علیک یا حسین تشنه لب

» آرشیو مطالب
زمستان 1384

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
رضا

» صفحات اختصاصی

» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب